... یا وفی

۱۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ب.ظ

نباء....

یا من هو فی عهده وفی ...
طبق آیات سوره نباء که می فرماید: "الم نجعل الارض مهادا و الجبال اوتادا و خلقناکم ازواجا و......."
مراتب هستی و آیات طبیعی  دنیا  نیز در بردارنده و بیان کننده ی حقیقت نباء عظیم هستند،زیرا خود براساس همین حق  و تحت تدبیر رب رحمان برای کارکرد داشتن و نفع رساندن جعل شده اند.
خبری که هم اکنون در حال وقوع است.قیامت حقی ، که هم اکنون برپاست.
کسانی که  این نباء  عظیم را پذیرفته و اهل مراقبت باشند از منفعت جعل شده در تمام مراتب  هستی نفع میبرند ؛ گویی زمین برای متقین مهاد است...
 و هم اینان  قیامت را درک خواهند نمود و برای آن روز و به مدد "ماء ثجاجا " از تراب بودن خویش به سوی خدا قیام خواهند نمود...
و در مقابل آنها که طغیان می کنند و "تسائل " در مرصاد اعمال خویش گیر خواهند افتاد و چه بد بازگشتی است...
بازگشت به تراب....
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۲
محدثه سادات میرتاج الدینی
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۰۴ ق.ظ

چرا به طبیب طبیب می گویند؟

در کتاب کافی از حضرت صادق (ع) روایت شده است که:

"موسی بن عمران به خدا عرض کرد خداوندا درد از کیست؟جواب داد از من .

عرض کرد دوا از کیست؟جواب شنید از من .....

عرض کرد پس بندگان تو با معالج چه کار دارند؟فرمود:به وسیله آنان نفوس بیماران پاکیزه می گردد."

وازآن رو معالج را طبیب (آرامش دهندنفسها و دلها) نامیدند......

یا طبیب من لا طبیب له...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۴
محدثه سادات میرتاج الدینی
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۵۵ ق.ظ

مقام طبیب...

امام صادق (ع) می فرمایند :

مردم برای کارهای دنیا وآخرت خویش به سه چیز نیاز دارند:

1_فقیهی دانشمندو پرهیز کار

2_امیر یا فرمانروایی قابل اطاعت ونیکوکار

3_طبیبی بصیر وقابل اعتماد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۰۷:۵۵
محدثه سادات میرتاج الدینی
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۳۹ ب.ظ

نقش اجتماعی زنان ...

یا من هو فی عهده وفی ...

نقش اجتماعی زنان در سوره بروج ....

با توجه به آیه 10 سوره بروج که می فرماید"ان الذین فتنوالمؤمنین والمؤمنات ثم لم یتوبوا ......."

یعنی: کسانی که مردان وزنان با ایمان را به شکنجه انداختند......

ذکر واژه مؤمنات بعد از واژه مؤمنین توجهی ویژه به نقش اجتماعی زنان در نظام ایمانی ودینی صدر اسلام دارد در صورتی که در آیات قبل این سوره و هم دربیشتر آیات دیگر قران بدین صورت نمی باشد وخطاب آیات صیغه مذکر  است (ومنظورش هم زنان است و هم مردان)، این توجه ویژه به زنان مؤمن و نقش ایمان آوردنشان در فضای سیاسی آن زمان  ازآنجا روشن می شود که حتما باید با آنان مبارزه شود وآنها نیز سوزانده شوند...

ایمان آوردن یا نیاوردن زنان  و بودن یا نبودنشان مهم می شود...

به گونه ای که زنان این امر مهم و نقش خود را درک کرده و نقشی را که همیشه بر عهده داشتند بارزتر و آشکار تر از همیشه در اجتماع عرضه

می کنند....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۳۹
محدثه سادات میرتاج الدینی
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۱۲ ب.ظ

سوره بروج شاهد شد...

یا من هو فی عهده وفی...

سوره بروج شاهد شد وحجت را تمام کرد برای ما بر اینکه  ....

 کسی حق ندارد در راه حفظ دین از دشمنان بترسد...

کسی حق ندارد به هیچ بهانه وتوجیهی در حفظ ایمان خود کوتاهی کند ...

هیچ کس نمی تواند ایمان کس دیگری را بگیرد....

 برای حفظ دین باید  استقامت کرد وتا پای جان ایستاد....

باید به مؤمن احترام گذاشت واز آزار واذیت او جلوگیری کردچراکه مؤمن طرفدارش خداست...

مؤمن هم بهشت است هم بهشت آفرین ...



۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۱۲
محدثه سادات میرتاج الدینی
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۴۱ ب.ظ

از تعبیرات کنایه ای قرآن

یا من هو فی عهده وفی ....

"اذ هم علیها قعودوهم علی ما یفعلون بالمؤمنین شهود"

شهادت یعنی ناظر بودن ومشاهده کردن ...

شهادت تسلط می خواهد ، تفوق و برتری می خواهد ، احاطه و استعلا می طلبد .

شهادت قدرت ، نفوذ ناپذیری وعزت ، تدبیر و رؤیت نیاز دارد ....

و حال آنکه قاعد

سکون دارد و عدم تسلط

قعود مخالف قیام 

شاهدی که قاعد است؟؟؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۴۱
محدثه سادات میرتاج الدینی
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۸ ب.ظ

یکی از امید بخش ترین آیه ها...

یا من هو فی عهده وفی ...

"ان الذین فتنوالمؤمنین والمؤمنات ثم لم یتوبوا".....

کسانی که فتنه کردند وسپس توبه نکردند ....

فتنه یعنی ایجاد اختلال واضطراب و گرفتار شدن به آن که از لازمه های آن ایجاد کردن درگیری و به وجود آوردن چالش وناخوشی است

 در سوره مبارکه بروج که درآن  مسئله شهادت یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث و روح جاری دراکثر کلمات سوره است ؛ذکر واژه ی فتنه و متصف کردن اصحاب اخدود به صفت فتنه انگیزی ، نکات مهمی در ارتباط با این واژه مطرح می کند 

وآن اینکه فتنه یکی از ظالمانه ترین اعمالی است که در آن از سیستم شهود علیه مؤمنین استفاده می شود تا بر دل آنان داغ نهند و قلوبشان را به درد آورده و بسوزانند

شهادتی که پس از آن برای مؤمنین آبرو و عزتی نمی ماند

شهادتی که با استفاده از  حاکمیت وقدرت زور ظالمان برقرار شده و برای مؤمن  امنیتی نمی گذارد و تا آنجا پیش می رود که جان و مال و آبرویش را میستاند 

 امید وار کننده است که خداوند در مورد چنین بندگانی که مرتکب فتنه علیه مؤمنین شده اند نیز می فرماید "و سپس توبه نکردند" یعنی باب توبه را برای آنها نیز باز می داند و به آنها نیز نوید بخشیده شدن و محو اثار عملشان را میدهد....

واین به این دلیل است که:

"هوالغفورالودود"


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۲۸
محدثه سادات میرتاج الدینی
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ

معرفت ....

یا من هو فی عهده وفی....


اشاره ای به سنخیت نوع عمل با عذاب  وارتباط آن با معرفت  ...


در آیه 10 سوره  مبارکه بروج که می فرماید: "ان الذین فتنوالمؤمنین والمؤمنات ثم لم یتوبوا فلهم عذاب جهنم ولهم عذاب الحریق"

یعنی:"آنانی که مردان وزنان با ایمان را شکنجه دادند وتوبه نکردند برای آنها عذاب جهنم و عذاب آتش فروزان خواهد بود....

خداوند به عذاب حریق پس از ذکر عذاب جهنم اشاره  میکند گویی توجه ویژه ای به عذاب حریق شده است ...

در  خصوص این تذکر باید گفت آدمی تا خود از درون نسوخته و وجودش به آتش سوزان گرفتار نیامده باشد ، نمی تواند مردان وزنان مؤمن را به جرم ایمان به خدای عزیز حمید، زنده زنده در آتش انداخته بسوزاند وخود نیز کنار آن بنشیند وتمام حادثه را نظاره کند "اذ هم علیها قعود" مشاهده کند تمام زجری که یک مؤمن میکشد داد وفریادی که بر میآورد وکمک خواهی که میکند بنشیند و برآنچه که بر سر مؤمنین می آورد شاهد باشد ؛شاهد بر داغی که فتنه، بر دل مؤمن و خانواده اش مینهد داغی که به این سادگی جبران نپذیرد "وهم علی ما یفعلون بالمؤمنین شهود"

آری انسان باید اول خود از درون تخریب شود بسوزد،ویران گردد تا توانایی آین چنین اعمالی را بیابد واین همان حریقی است که نه در روز موعود بلکه قبل از آن و در همین دنیا بر سر اصحاب اخدود آمده است...

چنین ارتباطی در مورد تمام اعمال انسان صادق است هر عملی که از انسان صادر میشود نشان از اتفاقی است که از قبل از انجام عمل در درون انسان رخ داده است.

برای توضیح بیشتر باید گفت:آدمی براساس یک سری "مشاهدات قبلی" که همان اطلا عات و علوم  ،دیده هاو شنیده های او می باشند  با مجموعه ای از "مشاهدات بعدی" مواجه شده بین آنها ارتباط برقرار میکند و پس از آن در مورد انجام دادن یا ندادن یک عمل به" تصدیق "می رسد سپس  "اقرار" کرده و در آخر مرتکب یک "عمل " می شود...

واین همان نظام معرفتی است که در درون هر آدمی قرار یافته است بدون چنین نظامی پاداش و جزا برای انسان منطقی وممکن نیست.

بدون این نظام ایمان آوردن معنایی ندارد .

بدون این نظام شناخت خداوند که ازاساس خلقت آدمی است نا ممکن میشود...

پس هر عملی که  از انسان سر میزند ابتدا ریشه هایی در درون او دوانده است عمل شاخه و برگ همان ریشه هاست و معلوم است که شاخ وبرگ با اصل درخت تناسب دارد

عمل و پاداش و عقوبت نیز  تناسبی به سزا از این قبیل دارند .....



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۰۷
محدثه سادات میرتاج الدینی
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵ ق.ظ

نظام فعل...

یا من هو فی عهده وفی ....


اشاره ای به نظام فعل در سوره بروج ...


درآیه 7 سوره بروج که می فرماید: "وهم علی ما یفعلون بالمؤمنین شهود"

یعنی : آنها(اصحاب اخدود) آنچه را که  بر سراهل ایمان آورده بودند تماشا می کردند...

به کار بردن واژه ی "فعل" توجه را به نظام فعل جلب  و تفاوت آن  را با واژه ی"عمل" متذکر میشود....


بعد از اینکه انسان با علم خود به انجام عملی یا ترک آن آگاهی یافت و آن را در عمق جانش پذیرفت خود را برای به عمل در آوردن ان علم ، لایق یافته و برای عملیاتی کردن آن خود را در معرض اتفاقات وحوادث قرار می دهد ...

در واقع باطن عمل هر فرد همان "اراده - نیت - قصد - عزم - و ایمان -" او برای انجام آن عمل است واین در واقع همان چیزی است که از آن به عنوان فعل یاد می شود 

فعل تمام آن مراحلی است که آدمی قبل از انجام یک عمل و یا برای ترک یک عمل انجام می دهد ...


به کار بردن این واژه در این آیه علاوه بر اینکه به مراتب فعل اصحاب اخدود برای کندن گودال ها و سوزاندن مؤمنین در آتش اشاره می کند ؛محکم بودن نیت آنها برای انجام این عمل ظالمانه و طراحی چنین سیستم فتنه  ای علیه مؤمنین را یاد آور می شود

به کار بستن اراده ونیت وقصد وعزم برای سوزاندن اهل ایمانی که جز ایمان به خدای عزیز حمید جرمی نداشتند.....

" ولهم عذاب جهنم ولهم عذاب حریق"


و اما نکته ای مهم و قابل تامل اینکه ؛ در تمام قرون و اعصار تمام انسانهایی که در مقام فعلشان یعنی در اراده و قصدو عزمشان با اصحاب اخدود یک جهت اند و با مقام فعلشان عمل  آنها را تصدیق می کنند هر چند که شرایط دوران اجازشان ندهد که  آن اعمال ظالمانه  را انجام دهند؛

و  در واقع شاهدند برای آن عمل و هیچ قیامی نمی کنند در عذاب آنها شریک و محکوم به حریق اند....




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۴۵
محدثه سادات میرتاج الدینی
سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۳۰ ب.ظ

شهادت...

یا من هو فی عهده وفی ....

"  شهادت در سوره مبارکه بروج "

 مقام شهادت یکی از اصلی ترین موضوعات جاری در  این سوره ،و "شاهد" و"مشهود" از کلماتی است که درآیات ابتدایی خداوند  به آن ها قسم خورده است...

سوره  از قسم به آسمان دارای برج ها آغاز میشود ؛آسمان که رفیع و بلند است نشان از تفوق و تسلط داشته و نمایانگر مقام نظارت و شهادت است و برج که در معنای خود چشمگیراست ودارای جذابیت. حائل وناظر  بر محیط پیرامون خود ، بلند ومسلط....

گویی در این قسم،قصد براین است که توجه انسان را به دیده شدن و مورد رصد بودن اعمالش در همه مکان ها و زمانها و هم توجه او را به قدرت هایی بالاتر که او را در محدوده ی تسلط خود دارند  ومحیط به اویند جلب کند...

آیه بعد قسم به "یوم موعود"،  بیان کننده غرض است برای این شهادت....

ودر آخر قسم به شاهد است و قسم به مشهود....
شاهد کسی که مشاهده می کند.
شاهد کسی که با حضور خود،با عمل و قول و فعلش گواه بر چیزی است.
شاهد کسی که با وجود خود،با بودنش حجت را  تمام می کند.
شاهد عملی که وجودش اثبات کننده ی تک تک مراحل قبل از آن عمل است.
شاهد عملی که وجودش نظام فعل آن عمل را خبر می دهد و تصدیق میکند...
شاهد آسمان ....
شاهد زمین....
شاهد .......

و مشهود همه ی آن چیزهایی که در یوم موعود نمایان خواهد شد...
مشهود عاقبت مؤمنین
مشهود عاقبت مکذبین
مشهودمحقق شدن وعده هایی که به  اصحاب اخدود داده شده
مشهود عاقبت قوم فرعون وثمود ....
مشهود مقام فوز کبیر که متعلق به مؤمنین این سوره است....

والله علی کل شئ شهید.....





۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۳۰
محدثه سادات میرتاج الدینی